نظریه فعال سازی - سنتز
به یاد داشته باشید زمانی که گفتم انسان ها موجودات زنده ای هستند.
تئوری سنتز-فعال سازی نشان می دهد که رویاها نتیجه تلاش مغز ما برای معنا بخشیدن به فعالیت مغزی است که در طول خواب انجام می شود. این رویاها لزوماً بی معنی نیستند، اما از آرزوهای ناخودآگاه یا پیام هایی از ماوراء به وجود نمی آیند. همانطور که ما رویاپردازی می کنیم تا تعاملات اجتماعی خود را معنا کنیم، رویای این را هم داریم که تمام نورون هایی که در طول خواب در مغز ما شلیک می کنند را درک کنیم.
نظریه پردازش اطلاعات و مدل خودسازمان دهی
به طور مشابه، نظریه پردازش اطلاعات نشان می دهد که رویاها تنها بخشی از رشد شناختی ما هستند. روانشناسی شناختی به چگونگی تصمیم گیری مغز، حل مشکلات و ذخیره خاطرات نگاه می کند. ذخیره سازی حافظه کلید این مطالعه و چرایی رویا دیدن است.
رویاپردازی می تواند تنها بخشی کلیدی از این باشد که چگونه خاطرات کوتاه مدت خود را به حافظه بلند مدت تبدیل می کنیم. و ذهن ما همه خاطرات بلند مدت را به یک ظرف بزرگ ذخیره سازی تبدیل نمی کند. نظریه پردازش اطلاعات نشان می دهد که ما خاطرات خود را هنگام خواب سازماندهی می کنیم. رویاهای ما که اغلب حاوی عناصری از آنچه در آن روز تجربه کرده ایم هستند، محصول جانبی این فرآیند هستند.
برای نشان دادن این موضوع، روانشناسان مدل خود سازمان دهی را توسعه دادند. در حالی که این مدل به محتوای رویاها نمی پردازد، به چگونگی شکل گیری رویاها می پردازد.
شبیه سازی تهدید و نظریه شبیه سازی اجتماعی
بسیاری از نظریه های رویا توضیح می دهند که چرا ما ممکن است خواب های بی معنی و در عین حال خوشایندی داشته باشیم. اما در مورد کابوس ها چطور؟ چرا ما خواب می بینیم که ما از شغل خود اخراج شده ایم، توسط شریک زندگی مان رها شده ایم، یا اینکه بدون هیچ شلواری امتحان می دهیم؟
عصب شناس فنلاندی، آنتی رونسوئو، پیشنهاد کرد که کابوس ها در واقع یک مکانیسم دفاعی بیولوژیکی هستند. ما تهدیدها را در رویاهایمان شبیه سازی می کنیم تا در صورت مواجهه واقعی با آنها، آمادگی بیشتری برای آنها داشته باشیم. Revonsuo این نظریه را مطرح کرد که انسانهای باستانی که در مواجهه با این تهدیدات «تمرین» میکردند، میتوانستند با آنها مبارزه کنند و بچهدار شوند. آن کودکان نیز در رویاهای خود تهدیدها را شبیه سازی می کردند و آمادگی بیشتری برای مبارزه با آنها داشتند.
تهدیداتی که ما امروز با آن روبرو هستیم بسیار متفاوت از آنچه انسان های اولیه با آن مواجه بودند. (ما اغلب هنگام بحث در مورد جنگ یا گریز در این مورد بحث می کنیم.) در حالی که قبلاً "تهدیدها" حیوانات گوشتخوار بودند، اکنون بدن ما به همان اندازه تحت فشار آزمون های پاپ و درخواست از یک دختر ناز برای رقص قرار می گیرد.
نظریه فعال سازی - سنتز
به یاد داشته باشید زمانی که گفتم انسان ها موجودات زنده ای هستند.
تئوری سنتز-فعال سازی نشان می دهد که رویاها نتیجه تلاش مغز ما برای معنا بخشیدن به فعالیت مغزی است که در طول خواب انجام می شود. این رویاها لزوماً بی معنی نیستند، اما از آرزوهای ناخودآگاه یا پیام هایی از ماوراء به وجود نمی آیند. همانطور که ما رویاپردازی می کنیم تا تعاملات اجتماعی خود را معنا کنیم، رویای این را هم داریم که تمام نورون هایی که در طول خواب در مغز ما شلیک می کنند را درک کنیم.
نظریه پردازش اطلاعات و مدل خودسازمان دهی
به طور مشابه، نظریه پردازش اطلاعات نشان می دهد که رویاها تنها بخشی از رشد شناختی ما هستند. روانشناسی شناختی به چگونگی تصمیم گیری مغز، حل مشکلات و ذخیره خاطرات نگاه می کند. ذخیره سازی حافظه کلید این مطالعه و چرایی رویا دیدن است.
رویاپردازی می تواند تنها بخشی کلیدی از این باشد که چگونه خاطرات کوتاه مدت خود را به حافظه بلند مدت تبدیل می کنیم. و ذهن ما همه خاطرات بلند مدت را به یک ظرف بزرگ ذخیره سازی تبدیل نمی کند. نظریه پردازش اطلاعات نشان می دهد که ما خاطرات خود را هنگام خواب سازماندهی می کنیم. رویاهای ما که اغلب حاوی عناصری از آنچه در آن روز تجربه کرده ایم هستند، محصول جانبی این فرآیند هستند.
برای نشان دادن این موضوع، روانشناسان مدل خود سازمان دهی را توسعه دادند. در حالی که این مدل به محتوای رویاها نمی پردازد، به چگونگی شکل گیری رویاها می پردازد.
شبیه سازی تهدید و نظریه شبیه سازی اجتماعی
بسیاری از نظریه های رویا توضیح می دهند که چرا ما ممکن است خواب های بی معنی و در عین حال خوشایندی داشته باشیم. اما در مورد کابوس ها چطور؟ چرا ما خواب می بینیم که ما از شغل خود اخراج شده ایم، توسط شریک زندگی مان رها شده ایم، یا اینکه بدون هیچ شلواری امتحان می دهیم؟
عصب شناس فنلاندی، آنتی رونسوئو، پیشنهاد کرد که کابوس ها در واقع یک مکانیسم دفاعی بیولوژیکی هستند. ما تهدیدها را در رویاهایمان شبیه سازی می کنیم تا در صورت مواجهه واقعی با آنها، آمادگی بیشتری برای آنها داشته باشیم. Revonsuo این نظریه را مطرح کرد که انسانهای باستانی که در مواجهه با این تهدیدات «تمرین» میکردند، میتوانستند با آنها مبارزه کنند و بچهدار شوند. آن کودکان نیز در رویاهای خود تهدیدها را شبیه سازی می کردند و آمادگی بیشتری برای مبارزه با آنها داشتند.
تهدیداتی که ما امروز با آن روبرو هستیم بسیار متفاوت از آنچه انسان های اولیه با آن مواجه بودند. (ما اغلب هنگام بحث در مورد جنگ یا گریز در این مورد بحث می کنیم.) در حالی که قبلاً "تهدیدها" حیوانات گوشتخوار بودند، اکنون بدن ما به همان اندازه تحت فشار آزمون های پاپ و درخواست از یک دختر ناز برای رقص قرار می گیرد.